دلم گرفت از آسمون
هم از زمین هم از زمون
تو زندگیم چقدر غمه دلم گرفته از همه
ای روزگار لعنتی تلخه بهت هر چی بگم
من به زمین و آسمون دست رفاقت نمیدم
دست رفاقت نمیدم دست رفاقت نمیدم
امشب از اون شبهاست که من دوباره دیونه بشم
تو مستی و بی خبری اسیر می خونه بشم
امشب از اون شبهاست که من دلم میخواد داد بزنم
تو شهر این غریبه ها دردم فریاد بزنم
از این همه دربدری تو قلب من قیامته
چه فایده داره زندگی این انتهای طاقته
آغاز کسی باش که پایان تو باشد
سلام
خوب هستین ؟ ممنونم که به من سر زدین
خیلی لطف کردین
راستش
خیلی خستم اما فقط میخوام بنویسم
بازم وبو تازه کردم پیشم بیا
سلام دوست من...
خیلی خوشکل بود...
عیدت هم مبارک...
من آپ کردم....
خوشحال میشم افتخار بدی...
موفق باشی...
سلام فهیمه جون
امروز وبلاگمون رو آپدیت کردیم خوشحال میشیم یه سر بیای و نظر بدی
قربونت بای